دانلود نوحه و مداحی حمید علیمی محرم 96 فول آلبوم + متن کامل مداحی ها
دانلود تمامی مداحی کربلایی حمید علیمی در محرم 96 با لینک مستقیم و کیفیت بالا
فول آلبوم مداحی و نوحه حمید علیمی محرم 96
مداحی از راه میاد یک قافله حمید علیمی
متن نوحه
از راه میاد یک قافله سهم همه خون دله
از راه میاد یک قافله که علمدار داره
چه هیبتی از پرچم یل لشکر می باره
دعا دعای عمه ساداته که داره دلشوره و می باره
میگه واسه برادرم اینجا خدا ابالفضلو نگهداره
هاهنا کربلا
چشم حرم بارونیه حیرون از این مهمونیه
تو کربلا هر خیمه ای تا که بر پا میشه
توی دل زینب ببین که چه غوغا میشه
گرفته دلشوره داغ فردا بچه ها اینجا میشن آواره
دعای زینبه با دلشوره خدا ابالفضلو نگهداره
هاهنا کربلا
اون غربتی که تو چشاست دلشوره سر نیزه هاست
یه مادری دلشوره علی اصغر داره
ده روز بعد پیش چشاش روی نی سر داره
میخونه زیر لب رباب گریون کنار گهواره شیرخواره
برا علی اصغر بی تابم خدا ابالفضلو نگهداره
هاهنا کربلا
مداحی پشت سر قافله آب می ریزم از چشام حمید علیمی
پشت سر قافله آب میریزم از چشام
نوحو علی اهل حرم به کربلا رسید آقام
تو هوای گرم نینوا ارباب دلش آشوبه
تو زمین خشک کربلا عباس علم می کوبه
زهرا عزادار همین غافله است
دنیا عزاخونه ارباب شده
خاک همه عالم خاکی به سرم
زینب پریشونه و بی تاب شده
رقیه اشک دلهره می باره از چشم ترش
زانوی عباس علی شده رکاب خواهرش
واسه شیرخواره غرق خواب زینب دعا می خونه
واسه دلشوره رباب زینب دعا می خونه
روی لب اهل حرم زمزمه است وقت عزاداری مهتاب شده
خاک همه عالم خاکی به سرم
زینب پریشونه و بی تاب شده
مداحی بوی غربت بوی تربت حمید علیمی
بوی غربت بوی تربت
میوزه سمت ما از آسمون حرم
پر میگیریم بازم زیر سایه علم
میمیریم عاقبت میون روضه آقا
دلا رو میشکنه صدای ناله زهرا
واویلا واویلا
مداحی این خبر را برسانید به طوفان که بخوابد حمید علیمی
مداحی مرحمت فاطمه است شال عزای من حمید علیمی
مرحمت فاطمه است شال عزای من پای علم می ریزه اشک چشمای من
هر کسی نذری داره باز نگاش دریا میشه ، سینه زن تو روضه زائر آقا میشه
ای بی کفن پیرهن سیاه می پوشم برات، ای تشنه لب بارون غم میریزم به پات
ارباب من جونم فدای پرچم هات
مرحمت فاطمه است شال عزای من پای علم می ریزه اشک چشمای من
دسته ها راه افتادند ، زائر یک شش گوشه اند، بچه ها سقا می شن نوکر ها مشکی پوش اند
گریه ام گرفت با روضه غم حنجره ، سینه زدم با یک اشاره مادرت تا که ببشم فدای اشک خواهرت
ای بی کفن پیرهن سیاه می پوشم برات، ای تشنه لب بارون غم میریزم به پات
می خوام توی روضه ات محرمی باشم توی روضه هات نوکر حضرت زهرا بشم
روضه ها برپا میشه ، خیمه ها غوغا میشه ، بانی اشک چشم ها حضرت زهرا میشه
این چند شبه می شم عزادار پیرهن ات ، کاش جون بدم برای زخم های روی تن ات
ای پاره تن تو رو غریب گیر آوردن ات
مداحی خودم رو با سینه زنی تا قتلگاه می کشم حمید علیمی
خودم رو با سینه زنی تا قتلگاه می کشم
سفارش امام رضاست برا تو آه می کشم
آه حسین آه حسین آه حسین .....
ای پادشاه تشنه جگر آه حسین
خورشید خون گرفته قمر آه حسین
در علقمه شکسته کمر آه حسین
بر روی دست داده پسر آه حسین
زینب زند به سینه و سر آه حسین
آه حسین آه حسین
رو صورتم تو دل خاک پیرهن سیاه می کشم
سفارش امام رضاست برا تو آه می کشم
آه حسین آه حسین آه حسین .....
در قتله گاه مانده تنت آه حسین
قربان جسم بی کفنت آه حسین
غارت شده پیرُهنت آه حسین
غوغا شده سر بدنت آه حسین
هر سو به نیزه می کشنت آه حسین
با کینه ی علی زدنت آه حسین
قربان جسم بی کفنت آه حسین
هوا ز جور مخالف چو نیلگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
بلند و مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم من چو بر زمین افتاد
از آب و هم مضایقه کردند و کوفیان
خوش داشتند و حرمت مهمان کربلا
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
آه حسین.....
مداحی اگه چشام نمی بینه میون این تاریکی حمید علیمی
اگه چشام نمی بینه میون این تاریکی
ولی بابا حس می کنم خیلی بهم نزدیکی
عمه زخمامو می بوسه
آروم رو خاک ویرونه
می خواد من و بغل کنه
ولی نمی تونه
هی تو رو زدن، رو نی جلو چشای من
هی من رو زدن، زخمیه دست و پای من
عمه رو زدن، به جرم گریه های من
تا که تو از پیشم رفتی، غم توی دلم جا شد
چشام با این کبودی ها، چقدر شبیه زهرا شد
عمه، دستامو می گیره
آخه، چشام نمی بینه
تو گریه هام منو زدن
جرمم فقط اینه
رفتی و شدی، قاری نیزه ها بابا
رفتی و شدم، ساکن تو خرابه ها
رفتی و شدیم، اسیر شمر بی حیا
هی تو رو زدن، رو نی جلو چشای من
هی من رو زدن، زخمیه دست و پای من
عمه رو زدن، به جرم گریه های من
سه سالمه که، داغه تو، از زندگی سیرم کرد
قدم خمیده شد بابا، نبودنت پیرم کرد
بابا محاسنت خونه
اینجا سرت چی آوردن
موهات چرا خاکستره
تو رو کجا بردن
رفتی و بابا، خمیده مثل مادرم
رفتی و بابا، کبوده چشای ترم
رفتی و بابا، آتیش گرفته معجرم
هی تو رو زدن، رو نی جلو چشای من
هی من رو زدن، زخمیه دست و پای من
عمه رو زدن، به جرم گریه های من
رقیه جان......
مداحی آنچه در مکتب ما کودک ویرانه نشین داشته حمید علیمی
آنچه در مکتب ما کودک ویرانه نشین داشته
صد پیر خرابات ندارد همه جا گشتم و دیدم
کمی از معرفتش را همه ی ارض و سماوات ندارد
چه کسی با چه خیالی به بلندای وجودش دم انکار زده
حضرت خورشید نیازی که به اثبات ندارد
سوره ی کوثر عمه به جز از مدح سه ساله دگر آیات ندارد
فاطمه شام شد آنگونه که تاریخ چنین فتح فتوحات ندارد
تازه این مومنه ی محض سلاحی به خدا غیر مناجات ندارد
نفسش نبض زمان بود دگر واهمه از دیدن دروازه ساعات ندارد
هر کس امده قصد ترحم به خداوند
جوابی به لب خویش بجز شیون کوبنده هیهات ندارد
کاشف الکرب ابالفضل شدن کار رقیست
عمویی که خودش کعبه حاجات جهان بوده
گرفتار رقیست
خوده فاطمه در عرش خریدار رقیست
اگر دست به دیوار زده یک سره زهرا شدنش را
همه جا جار زده خوب رم از یار زده
خون علی در رگ او در جریان بود
قدش گر چه کمان بود
وجودش وسط قافله چون تیر
به قلب عنس و حرمله و شمر و سنان بود
که او وارث مولای جهان بود و
عدویش همه از نسل فلان ابن فلان بود
بار ها در دل شب گوشه ویرانه به خود گفت فدای سر عمه
که سرم زخم شده بال و پرم زخم شده
یاد رباب و جگر سوخته اش کرد
به خود گفت غمی نیست که قدری جگرم زخم شده
چه مبارک سحری چه فرخنده شبی امده بابا که
از این شهر نجاتم بدهد
از دو لب پاره خود اب حیاتم بدهد
تا که به دیدار عمو برگ براتم بدهد
آمده بابا که نجاتم بدهد
عمه حلالم کن اگر بار گران بودم
از ناقه زمین خوردم چون برگ خزان بودم و
بودی نگرانم دو سه روزیست که بند امده انگار زبانم
حلالم کن اگر یک شبی از قافله جا ماندم و
جای منِ خسته تو کتک خوردی و پژمردم
پژمردی ای وای
حلالم کن از امروز تو میمانی و این داغ
خدا حافظت عمه
عمه زینب خدانگهدارت
مداحی الحمدلله الحمد للحسین حمید علیمی
الحمدلله الحمد للحسین
تو سینه دارم غم بین الحرمین
ای شیرینی زندگیم
ای شور روزگار ما
روز محشر میبینمت باب الحسین قرار ما
من درمونده تو درمونم
من بی سامون تویی همه سر و سامونم
ای جان ارباب حسین
تویی رفیق شب های بی کسی
می دونم آخر به دادم میرسی
دستای سردمو گرفت دستای مهربون تو
بال و پر می زنم حسین
هر شب تو هوای تو
هستم ارباب بیمار تو
بنده دستم به دامن علمدار تو
من درمونده تو درمونم
من بی سامون تویی همه سر و سامونم
ای جان ارباب حسین
چه عاشقونه موندم پای غمت
چه بی قرارم به هوای حرمت
خیلی وقته نیومدم
خیلی حرفا تو سینمه
هر شب جمعه هم آقا
حرم بیام بازم کمه
از تو دوری ، دوری سخته
دوستت دارم ، هر کی تو رو داره خوشبخته
ای جان ارباب ، حسین
تعجیل در فرج سه صلوات ...
مداحی نیومده داری میری مگه نمی مونی حمید علیمی
نیومده داری میری مگه نمیمونی
تنگه دلم برای تو مگه نمیدونی
صدام زخمه مگه نمیدونی پاهام زخمه مگه نمیدونی
پرم زخمه مگه نمیدونی
مداحی تو رو جون مادرت نه نگو حمید علیمی
تو رو جون مادرت نه نگو
بیا و به نوکرت نه نگو
واسه این که منم آقا بشم
به فدای اکبرت نه نگو
مداحی تاریک شد هوا در دشت کربلا حمید علیمی
تاریک شد هوا در دشت کربلا
تنها سکوت بود و در آن غربت عجیب
حال و هوای راز و نیاز و قنوت بود
در خیمه گاه شان جمعند یک سپاه
هر چند ظاهرا تعدادشان کم است
اما وفایشان اندازه تمام مردان عالم است
مداحی ای خدای تو خون بهای تو حمید علیمی
ای خدای تو خون بهای تو
عالمی محو ماجرای تو
نبض هستی میزند در کربلای تو
ای صدای من از صدای تو
ما غریبیم و آشنای تو
میکشم تنها نفس من در هوای تو
السلام ای سید عطشان ای جان
جان ما را در حرم بستان ای جان
ای تو پنهان در من و پیدا همه تو
دل همه تو دلبر دلها همه تو
بی نوا من سینه زن کربلا من
پادشاه عرش معلا همه تو
السلام ای سید عطشان ای جان
جان ما را در حرم بستان ای جان
******
ای سر اغازم ای سر انجامم
گریه صبح و گریه شامم
گوشه صحن تو اقیانوس ارامم
ای تلاقی اشک و لبخندم
نام تو تنها روی سربندم
پای شش گوشه دخیل گریه می بندم
ای دلیل اشک بی پایان ای جان
السلام ای حضرت باران ای جان
ای پناه بی کسی محشر من
سرور من سایه روی سر من
اذن گریه داده مرا مادر تو
شیر روضه داده مرا مادر من
السلام ای سید عطشان ای جان
جان ما را در حرم بستان ای جان
مداحی بگو مبارک باد حمید علیمی
مداحی من اومدم برا جنگ تن به تن حمید علیمی
من اومدم برا جنگ تن به تن
انی انا القاسم وارث الحسن
منم فدایی شاه بی کفن
انی انا القاسم وارث الحسن
کریم اهل بیت بابامه
دعای مادرم همرامه
با یه ضربه تموم کار
سر ازرق توی دستامه
نجمه میگه که ماشالله
میگه بابام تبارک الله
میرسه از حرم تکبیر اباعبدالله
(انابن الحسن انابن الحسین)
رجز میخونم من با صوت جلی
انی انا القاسم من نسل علی
مدد میگیرم از والی الولی
انی انا القاسم من نسل علی
اره کم سن و سالم اما
بوده استاد رزمم سقا
حرز بابام دور بازوم
نقش سربند من یا زهرا
فاتح بی بدل هستم من
شیر شیر جمل هستم من
صاحب جمله ی اهلا من
عسل هستم من
(انابن الحسن انابن الحسین)
میلرزه زیر پام خاک کربلا
انی انا القاسم سبط المصطفی
ترسی ندارم از تیر و نیزه ها
انی انا القاسم سبط المصطفی
حالا که نیست علی اکبر
میزنم من به قلب لشکر
تن دشمن میلرزه وقتی
توی میدون میگم یا حیدر
کربلا پر شد از تکبیرم
قاتل دشمنه شمشیرم
انتقام علی اکبر رو
خودم میگیرم
(انابن الحسن انابن الحسین)
مداحی مرحمت فاطمه است شال عزای من حمید علیمی
مرحمت فاطمه است شال عزای من
پای علم می ریزه اشک چشمای من
هر کسی نذری داره باز نگاش دریا میشه
سینه زن تو روضه زائر آقا میشه
ای بی کفن پیرهن سیاه می پوشم برات
ای تشنه لب بارون غم میریزم به پات
ارباب من جونم فدای پرچم هات
مداحی شکر خدا حسین که سینه زن شدم حمید علیمی
متن مداحی:
شکر خدا حسین که سینه زن شدم
سینه زن غمت ای بی کفن شدم
از روزی که تو این راه ، گفتم ابا عبدالله
دست من از دامانت، نمیشه کوتاه
روح مرا بکش به قتلگاه
جسم مرا بکش به خاک و خون
آه مرا بده به دست باد
عقل مرا بده دست جنون
یا عزیز الزهرا
حج و نماز من، خیرالعمل حسین
این جمله ی خداست ، نوحوا علی الحسین
حرفم اینه تا آخر ، تو شاهی و من نوکر
من عبد تو می مونم ، کی از تو بهتر
در دل ما هوای ماتمت
چشم همه به روضه ی غمت
معجزه ی خدا تویی حسین
تا به ابد بلنده پرچمت
روح مرا بکش به قتلگاه
جسم مرا بکش به خاک و خون
آه مرا بده به دست باد
عقل مرا بده دست جنون
یا عزیز الزهرا
از هر کسی برام ، دوست داشتنی تری
من جز تو چی بخوام ، تو خواستنی تری
من بی تو ، تو این دنیا ، می مردم از تنهایی
کاری کردی برگردم ، چقد آقایی
تنگه دلم برای کربلا
خواهش من شده فقط همین
باز بنویس زیارت الحسین
منتظرم تا یوم الاربعین
تعجیل در فرج سه صلوات ...
مداحی شکست اگه سینه من عمو فدای سر تو حمید علیمی
شکست اگه سینه من عمو فدای سر تو
ببخش اگه من شدم یه کم مث مادر تو
مداحی سفارش امام رضاست برا تو آه می کشم حمید علیمی محرم 96
خودم رو با سینه زنی تا قتلگاه می کشم
سفارش امام رضاست برا تو آه می کشم
آه حسین آه حسین آه حسین .....
ای پادشاه تشنه جگر آه حسین
خورشید خون گرفته قمر آه حسین
در علقمه شکسته کمر آه حسین
بر روی دست داده پسر آه حسین
زینب زند به سینه و سر آه حسین
آه حسین آه حسین
مداحی ان لم ترحمونی علیم گناه نداره حمید علیمی محرم 96
ان لم ترحمونی علیم گناه نداره
یه مردی پیدا بشه یه قطره آب بیاره
داره میسوزه رو دستم داره لب تشنه میمیره
خون بچه ام گریبون همه تونو میگیره
مداحی مگه من مادر چند تا پسرم که کشتنت حمید علیمی محرم 96
متن نوحه:
مگه من مادر چند تا پسرم که کشتنت
تازه دندون در اوردی اصغرم که کشتنت
هنوزم بعضی شبا خواب میبینم شیر میخوری
هنوزم نمیشینه تو باورم که کشتنت
هی میگفتم با خودم عصای دستم اصغره
پیر شدم من و سر مزار جدش میبره
کاش میشد فقط یه بار موی تو رو شونه کنم
میمیرم اگه یه بار گونه هات و بو نکنم
علی لای لای پسرم
مثه یه قران جیبی بودی تو دست بابات
رفتی و فقط میگفتم که خدا پشت و پنات
الهی هیچ کی تو اغوش باباش شهید نشه
الهی هیچ مادری اینقده نا امید نشه
اونا که به برق سکه های کوفه دل خوشیت
خودتون بچه ندارید مگه بچه می کشید
هر کی خواست بخونه از من توی روضه یا کتاب
اولش اه بکشه بعد بگه بی چاره رباب
حرمله غذای من یه عمره خون جگره
من نمیگذرم ازت خدا هم از تو نگذره
مداحی مگه چی میشد یه قطره آب به اصغر برسه حمید علیمی محرم 96
مگه چی میشد یه قطره آب به اصغر برسه
صحیح و سالم به دست مادر برسه
مداحی چه با شتاب برای اذن خود گرفته ای جواب حمید علیمی محرم 96
مداحی داری میری بابا برو آروم بابا حمید علیمی
داری میری بابا برو آروم بابا
همه کس لیلا برو اروم برو
بابا باشی میفهمی دلشوره بابا رو
تنها بشی میبینی نا مردی دنیا رو
سرو صنوبرم دل گرمی حرم
میری و بدرقت اشک چش (م) ترم
عصای پیری من فدات بشم پسرم
فقط خدا میدونه چی اومده به سرم
علی علی وَلَدی
********
نقابت و بردار برو ماه حرم
همه امیدم برو شیر نرم
مثل عمو عباست باید علم برداری
تو واسه من تو لشکر هم یار و هم سرداری
میری و بعد تو جون میکنم علی
تاب و توان من روح تنم علی
تو میوه دلمی تو ارزوی منی
نبینمت پسرم که دست و پا بزنی
علی علی وَلَدی
مداحی من چگونه سوی خیمه خبرت را ببرم حمید علیمی
من چگونه سوی خیمه خبرت را ببرم
خبر ریختن بال و پرت را ببرم
واژه های بدنت سخت بهم ریخته است
سینه ات یا جگرت یا که سرت را ببرم
مثل مادر وسط کوچه گرفتار شدی
تن پامال شده در گذرت را ببرم
ولدی لب بزن و نام مرا باز ببر
تا به همراه نسیم این اثرت را ببرم
اربا اربا تر از این قامت تو قلب من است
چون که باید بدن مختصرت را ببرم
میوه های لب تو روی زمین ریخته است
با عبا آمده ام تا ثمرت را ببرم
بت شکن بودی و بیش از همه مبعوث شدی
حالیا آمده ام تا تبرت را ببرم
شبه پیغمبر من معجزه ها داری حیف
قسمت من شده شق القمرت را ببرم
سفره ات پهن شده در همه دشت کریم
سهم من هم شده سوز سحرت را ببرم
لشکر روبرویت آکله الاکباد است
کاش میشد که علی جان جگرت را ببرم
بدنی نیست که تشییع کنم مجبورم
تکه تکه تنی از دور و برت را ببرم
عمه ات آمده بالای سرت میگوید
تو که رفتی بگذار این پدرت را ببرم
ترسم این است که لب بر لب تو جان بدهد
بگذار این پدر محتضرت را ببرم
مادرت نیست ولی منتظر سوغات است
عطر گیسوی تو از این سفرت را ببرم
مداحی به سوی میدان یل دلاور حمید علیمی
مداحی یادمه بچه بودم مادر من پیراهن مشکی تنم کرد حمید علیمی
یادمه بچه بودم مادر من پیراهن مشکی تنم کرد
منو سینه زنم کرد
از همون اولشم روضه خونه یه آقای بی کفنم کرد
منو سینه زنم کرد
برا اینکه نباشه پرچمی غیر از علم تو نباشه روی دوشم
اینو خونده تو گوشم
که فقط محرما برای روضه ها مشکی بپوشم
پیراهن مشکی رو مادرت برام دوخته
خوش به حال دل من تو روضه هات سوخته
روضه های تو به من یه درس خوب داده
گریه کردنو به ما خواهرت آموخته
دوسش دارم به والله عشق من ابی عبدالله
عشق من ابی عبدالله .....
مداحی میشنوی صدای هلهله ها رو حمید علیمی
مداحی ای قدر قدرت اباالفضل حمید علیمی
ای قدر قدرت ابالفضل والا شوکت ابالفضل
پادشاه کشور دل اعلیحضرت ابالفضل
زور بازوی تو حیدریه؛ چشم ابروی تو دلبریه
ادبت به خدا مادریه! کار ما همیشه در خونه ی تو نوکریه
جان ابالفضل ساقی العطشان ابالفضل
ای قسم مردم ایران ابالفضل
باب حاجاتم ابالفضل؛ خاک پاتم ابالفضل
ای کلید بی بدیل مشکلاتم ابالفضل
دل خسته میگه یا ابالفضل؛ دل شکسته میگه ابالفضل
هر کی مسته میگه ابالفضل!
نوحه خون همیشه؛ توی دسته میگه یا ابالفضل!
ماه ابالفضل وزیر شاه ابالفضل
پشت و پناه ولی الله ابالفضل
جان ابالفضل ساقی العطشان ابالفضل
ای قسم مردم ایران ابالفضل!
ای علم گیر و علمدار جانم جانم ابالفضل
وارث شمشیر کرار جانم جانم ابالفضل
ای سپاه حسین ای جانم
تکیه گاه حسین ای جانم!
به نگاه حسین ای جانم
نگهم دار آقا توی راه حسین ای جانم
جان ابالفضل قبله ی دریا ابالفضل
ای پسر حضرت زهرا ابالفضل
جان ابالفضل ساقی العطشان ابالفضل
ای قسم مردم ایران ابالفضل
مداحی ای وای علقمه غوغا شد حمید علیمی
ای وای علقمه غوغا شد
سر پیکرت دعوا شد
بی علمدارم تمومه کارم
پاشون به خیمه ها وا شد
مداحی همه مهمان شده اند حمید علیمی
همه مهمان شده اند
مورها هم سر این سفره سلیمان شده اند
تازه از بس آقاست
ارمنی ها دو سه روزیست مسلمان شده اند
فاطمه خوشحال است
که مریدان ابالفضل فراوان شده اند
همه یک شب تاسوعایی
همه در روضه او دست به دامان شده اند
مداحی چشم تو بسته شد و چشم حرامی وا شد حمید علیمی
چشم تو بسته شد و چشم حرامی وا شد
تو زمین خوردی و دورِ حرمم غوغا شد
مشک تو پاره شد و آبرویت ریخت زمین
سیلِ آن خورد به خیمه همه جا دریا شد
عَلَمت خورد زمین و حرمم رفت به باد
دشمنم بعد تو با جرأت و بیپروا شد
روسری بود، که در دست حرامیها بود
خیمهی سوخته معجر به سرِ زنها شد
تیر باران شدی و تیرَکِ خیمه افتاد
زینب آواره شد و دخترکم تنها شد
آن طرف خود و زره از تن تو غارت شد
این طرف بر سر خلخال حرم دعوا شد
بوی یاس آمده از علقمه یعنی اینکه
زائر جسم زمین خوردهی تو زهرا شد
غیرت الله منی روضهی تو ناموسیست
رفتی و روی همه بر روی زینب وا شد
مداحی ای رویای حرم ای دنیای حسین حمید علیمی
ای رویای حرم
ای دنیای حسین
آب در حسرت تو
ای سقای حسین
بین مردم رو زمین عزیزه
هرکسی کار داره با اباالفضل
آسمونا رو بهم میریزه
ذکر طوفانی یااباالفضل
یا کاشف الکرب عن وجه الحسین
روزی ما کن بین الحرمین
یا کفیل الزینب
ای سردار حرم
ای سرباز حسین
جان ها در کف تو
ای جانباز حسین
هرجا حرف ادبه میدونیم
نوبت روضه ی تو رسیده
کل دنیا رو اگه بگردیم
ساقی تشنه لب کسی ندیده
بیچاره فلک سرمست تو نیست
دستی تو عالم رو دست تو نیست
یا کفیل الزینب
مداحی بابا بگو پناه خیمه ها کجا مونده حمید علیمی
مداحی ظهر فردا قد رعنای حسین است کمان حمید علیمی
ظهر فردا قد رعنای حسین است کمان
باز جوید شه بی یار ز عباس نشان
ز علمدار خود آن خسرو شمشاد قدان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
قرص خورشید هم از خجلت او پنهان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع
علی اکبر به اجازت ز پدر خواهشمند
صبر از این بیش ندارم چکنم تا کی و چند
جان به رقص آمده از آتش غیرت چو سپند
بوسه ای بر لب خشکم بزن ای چشمه قند
دستی اندر خم زلفی که چنین پیچان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع
شام فردا که رسد زینب گریان و گریان
در هیاهوی رزیلانه آن اهرمنان
پرسد از پیکر صد چاک شه تشنه زبان
که شهیدان که اند این همه خونین کفنان
جگر رود فرات از اشک او سوزان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع
می شود روشنی خیمه بمانی تا صبح
مونسم باشی و شب را برسانی تا صبح
می شود رحم کنی حرف جدایی نزنی
تا پی چاره مرا سر ندوانی تا صبح
منتت دارم می خواهم اگر راهی هست
محض این آشفته خاطر تو بمانی تا صبح
مکن ای صبح طلوع
مداحی چه به روز تو می آرند خدا می داند حمید علیمی
مداحی داری میری بابا برو آروم بابا حمید علیمی محرم 96 شب عاشورا
داری میری بابا برو آروم بابا
همه کس لیلا برو اروم برو
بابا باشی میفهمی دلشوره بابا رو
تنها بشی میبینی نا مردی دنیا رو
سرو صنوبرم دل گرمی حرم
میری و بدرقت اشک چش (م) ترم
عصای پیری من فدات بشم پسرم
فقط خدا میدونه چی اومده به سرم
علی علی وَلَدی
مداحی کجا بودی وقتی گوشواره هامو بردن حمید علیمی محرم 96
مداحی خدا تمام علی حمید علیمی
مداحی من از دار دنیا چی دارم مگه حمید علیمی
من از دار دنیا چی دارم مگه
به غیر از تو و کربلای شما
یه عمر دارم زندگی می کنم
توی هیأت و روضه های شما
من از دار دنیا چی دارم مگه
به جز روسیاهی و بیچارگی
منو مادرم وقف تو کرد حسین
از اون کودکیهام تا چند سالگی
از اون کودکیهام تا صد سالگی
شبها سخته تا اینکه خوابم بره
همش عکس گنبد جلو چشممه
آخه کربلاتو ندیدم آقا
با اینکه همه جونمه عشقمه
من از دار دنیا چی دارم مگه
جز این مهری که تو دلم کاشتی
ازت ممنونم که تو این روزگار
منو توی روضه ات نگهداشتی
غم تو همه زندگی منه
نمیدم به عالم غم تو حسین
همیشه زیاد کمت از سرم
نمیدم به عالم کمت رو حسین
شبها سخته تا اینکه خوابم بره
همش عکس گنبد جلو چشممه
آخه اربعین کربلا آرزوم
با اینکه همه جونمه عشقمه
تا اسمت میاد یا که میگم حسین
میبینم جلو گونه هام تر شده
یه دنیا همه توی سینه ام ولی
حالم با همین گریه بهتر شده آقا
سلام میدم از دور و با چشم تر
تا کی پای صف من بشینم حسین
ان شاءالله که قسمت بشه اربعین
بیام کربلاتو ببینم حسین
حسین جان حسین جان حسین جان حسین
نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است